ایلان ماسک خود را یک مطلق خواه آزادی بیان معرفی می کند. به عبارت دیگر، او معتقد است که همه باید صدای خود را داشته باشند.
او مطمئناً با منتقدان مشکلاتی داشته است و به طرز وحشیانهای به دنبال یک افشاگر و اولین پاسخدهنده در میان دیگران بوده است. بنابراین، مانند بسیاری از افراد در قدرت، او به شدت احساس میکند که هیچکس نباید صدای او یا کسی که با او موافق است را از بین ببرد، اما اگر شما در آن گروه نیستید، شاید ساکت بودن راه بسیار امنتری باشد.
به نظر می رسد ماسک کنترل کمی بر آنچه علنی می گوید دارد، که برای هر هیئت مدیره ای که ممکن است در آن خدمت کند مشکل ساز خواهد بود، بنابراین تعجب آور بود که توییتر به او صندلی هیئت مدیره را پیشنهاد داد و با توجه به این که به نظر می رسید این چیزی بود که او می خواست، حتی بیشتر از آن. جای تعجب است که او در نهایت این پیشنهاد را رد کرد.
اخیراً اعلام شد که قاتل معامله چک پسزمینه بوده و ماسک ممکن است اسکلتهای بدی در کمد خود داشته باشد. در نهایت، فقط برای اضافه کردن توهین به مصدومیت، ماسک اعلام کرد که قصد دارد کار دیگری انجام دهد که به ندرت موفق بوده و قبلاً هرگز انجام نداده است، یک تصاحب خصمانه.
بیایید در مورد اینکه چرا ایلان ماسک احتمالاً این پیشنهاد را دریافت کرده است، چرا احتمالاً آن را رد کرده است و تلاش “خصمانه” او برای تصاحب او چه خواهد شد، صحبت کنیم.
اگر سگی دارید که دوست دارد سرگردان باشد، یک قلاده ردیابی GPS که یک موهبت الهی است – یا مانند آلاسکا کلی کای ما، به سادگی تصمیم بگیرد که میخواهد از آن طرف کشور بازدید کند، به پایان میرسانیم.
مشکل ماسک توییتر
داشتن منتقد با هر ساختار شرکتی سازگار است، اما هرچه منتقد بیشتر دیده شود و قدرتمندتر باشد، مشکل برای هیئت مدیره بزرگتر است. ماسک یکی از بارزترین و قدرتمندترین منتقدانی است که توییتر دارد و اگرچه واضح است که هیئت مدیره توییتر از تواناییها و دستاوردهای ماسک قدردانی میکند، نظرات عمومی او مشکلاتی را برای آنها ایجاد میکرد که به زودی آنها را نداشتند.
بنابراین، هنگامی که ماسک تقریباً 10 درصد از شرکت را خرید، دیگر نمیتوانستند او را نادیده بگیرند و میتوانستند با قدرت رو به رشد او مبارزه کنند یا تلاش کنند آن را مهار کنند. آنها دومی را انتخاب کردند زیرا اعضای هیئت مدیره معمولاً باید NDA های آهنین را امضا کنند تا از بحث درباره شرکت و به ویژه تجارت هیئت مدیره خارج از اتاق هیئت مدیره جلوگیری کنند. این NDA ها نه تنها قابل اجرا هستند، بلکه اغلب با مجازات های به اندازه کافی بزرگ نوشته می شوند تا اعضای هیئت مدیره را در صف نگه دارند.
با وارد کردن ماسک، آنها از منفعت اصلی بستن انتقاد فعال ماسک از توییتر برخوردار میشوند، زیرا این محکومیت NDA او را نقض میکند و آنها تصور میکردند که این امر ماسک را ساکت نگه میدارد.
با توجه به اینکه SEC حکم داده بود که ماسک نمی تواند بدون نظارت رسانه های اجتماعی را انجام دهد و ماسک نه تنها با این حکم مطابقت نکرده است، بلکه اکنون در تلاش است تا این دستور را لغو کند، این شرط خوبی نبود.
مبارزه با SEC به این شکل برای یک مدیر عامل غیرمعمول است، اما نشان میدهد که، علیرغم NDA توییتر، ماسک احتمالاً دوباره صحبت میکند و این امر باعث میشود توییتر و ماسک در دادگاه با چیزی که بدون شک بسیار دردناک و گران تمام میشود، صحبت کند. و آسیب رساندن به روند دادخواهی
مشکل توییتر-تسلای ماسک
ماسک آشکارا دوست ندارد توییتر تالار گفتگوی خود را تعدیل کند. بهویژه، به نظر میرسد که او از توییتر میخواهد که دونالد ترامپ را بازگرداند، که برای پلتفرم مشکلساز و احتمالاً برای تسلا مشکلساز خواهد بود.
اینجاست که به نوعی جالب می شود.
تسلا بیشتر در ایالت های لیبرال به لیبرال ها می فروشد، اما ماسک به عنوان محافظه کار معرفی می شود. خریداران تسلا یا متوجه این موضوع نشدهاند، اهمیتی نمیدهند، یا فقط از این موضوع چشم پوشی میکنند. ایالتها و خریداران محافظهکار تمایل دارند از خودروهای برقی اجتناب کنند، طرفدار یارانههای دولتی برای آنها نیستند، و به دلیل مدل بسیار متفاوت فروش ماسک با نمایندگیهای غیر حق امتیاز، در قفل کردن ماسک از چند ایالت محافظهکار مؤثر بودهاند.
اگر تمایلات محافظهکارانه ماسک در رادار لیبرالها باقی بماند، او ممکن است بتواند تعداد فزایندهای از خریداران و ایالتهای محافظهکار خودرو را از بین ببرد. اما اگر لیبرالها را ناراحت کند، بهویژه زمانی که دیگر شرکتهای خودروسازی خودروهای الکتریکی را عرضه میکنند، میتواند متوجه شود که مشتریان فعلیاش مدتها قبل از اینکه پایگاه مشتریان محافظهکار جدید افزایش یابد، او را ترک کرده است.
اگر ماسک در بازگرداندن ترامپ به سمت ریاست جمهوری موفق بود، احتمالاً برای خریداران لیبرال نادیده گرفته میشد و احتمالاً برای تسلا فاجعهبار بود. اما من شک دارم که این حتی در تفکر ماسک نقش داشته باشد.
به احتمال زیاد، او نگران NDA هیئت مدیره بود و نیاز به بررسی پیشینه داشت. هیئت مدیره احتمالاً نگران بود که او به هر حال به NDA پایبند نباشد، به این معنی که قرار دادن او در هیئت مدیره فقط ممکن است اوضاع را برای هیئت مدیره و ماسک بدتر کند، که انگیزه هر دو طرف را برای انجام این کار از بین می برد.
در آینده، ماسک به احتمال زیاد خاری در چشم توییتر خواهد بود و او احتمالاً با رفتار خود سرنوشت را وسوسه می کند، اما این رفتار نباید اکنون هیئت مدیره توییتر را در معرض خطر قرار دهد و همه را در معرض نمایش عمومی شرم آور قرار دهد. از دوست نداشتن از قضا، وضعیت همه بهتر است که ماسک در کشتی نباشد.
اما اکنون او در حال تلاش برای تصرف خصمانه است و این خطر را برای همه طرف ها افزایش می دهد.
تصاحب خصمانه
تصاحب خصمانه زمانی است که شخصی می خواهد شرکتی را بخرد که یا برای فروش نیست یا نمی خواهد به خریدار فروخته شود. این کار مدیریت و پایگاه کارمندان موجود را در مقابل شرکت خریدار قرار میدهد و میتواند منجر به حرکت نهادهای نظارتی برای جلوگیری از خرید شود – همانطور که دولت ایالات متحده با تلاش خصمانه برودکام برای تصاحب کوالکام انجام داد.
این تلاشها معمولاً قاتلان شرکت هستند زیرا ابری را در مورد آینده شرکت ایجاد میکنند که توانایی آن را برای کسب و حفظ استعدادها محدود میکند. این خصومت عمیقی بین کارکنان و نهاد خریداری کننده ایجاد می کند و دفاع می تواند منابع شرکت را تخلیه کند و رقابت را برای شرکت در طول و بعد از رویداد بسیار دشوار می کند.
این مطمئناً نمایان شدن تلاشهای ماسک را افزایش میدهد و باید تأثیر نامطلوبی بر حمایت دولت از شرکتهای ماسک و بر پایه موجود، عمدتاً لیبرال، خریداران فعلی تسلا داشته باشد. من انتظار دارم، پس از انجام، این تلاش احتمالاً با شکست مواجه شود، اما به یکی از گرانترین تلاشهای خصمانه در تاریخ تبدیل شود. صرف نظر از موفقیت یا شکست، تلاش برای تصاحب احتمالاً توییتر را فلج می کند مگر اینکه دولت ها برای جلوگیری از این تلاش اقدام کنند.
به نظر من، اجازه دادن به فردی مانند ماسک با قراردادهای دولتی و یک شرکت خردهفروشی بزرگ خودرو برای خرید یک پلتفرم ارتباطی به اندازه توییتر، میتواند تهدیدی برای امنیت ملی و رقابت تلقی شود – بنابراین زمینههایی برای دولت وجود دارد که مانند Broadcom و Qualcomm وارد عمل شوید.
بسته بندی
در قلب این درام فقدان تفکر استراتژیک از سوی همه طرف ها وجود دارد. هیئت مدیره توییتر رفتار گذشته ماسک و این احتمال را که او با NDA مطابقت نخواهد داشت، در نظر نگرفت. ماسک به این فکر نمیکند که اقداماتش برای تسلا چه خواهد کرد، اما عجیب به نظر میرسد که او تهدید ناشی از تلاشهای خودروهای الکتریکی دیگر شرکتهای خودروسازی را جدی نمیگیرد.
اکنون، با اقدام برای تصاحب خصمانه، ماسک مبارزه را تشدید میکند و به جز پاسخ منفی دولت ایالات متحده و خریداران تسلا که احتمالاً به همراه مدیریت و کارمندان توییتر به این موضوع اعتراض دارند، اطمینان میدهد.
عملیات مشک معمولاً بر روی چیزی است که ما آن را “لبه ناهموار” در قایقرانی می نامیم، موفقیت آمیز اما در آستانه شکست. این یک حرکت میتواند چندین حرکت را از بین ببرد و انجام این کار فقط چند ماه قبل از ورود موج عظیمی از رقبای الکتریکی به تسلا، حتی برای ماسک بهطور غیرعادی احمقانه به نظر میرسد.
این که آیا این آغاز پایان امپراتوری ماسک است یا پایان آغاز، هنوز باید نوشته شود. اما چند ماه آینده باید جالب و دردناک باشد به ویژه برای کسانی که در توییتر کار می کنند. دلم برای آنها می سوزد با این امید که همه چیز بهتر از آنچه اکنون به نظر می رسد پایان یابد.